تبریز آفرود - کلبه پیر Tabriz OffRoad.com

شرکت در برنامه های تبریز آفرود رایگان بوده و رایگان خواهد ماند.

تبریز آفرود - کلبه پیر Tabriz OffRoad.com

شرکت در برنامه های تبریز آفرود رایگان بوده و رایگان خواهد ماند.

آفرود ۱۶ اردیبهشت (بخش اول)

با سلام خدمت دوستای عزیز

.

یه تور آفرود دیگه برگزار شد و کلی از نظر روحی شارژ شدیم

.

دیدن طبیعت بکر....هوای پر از اکسیژن...بگو و بخند بین دوستان . همه و همه باعث شد یه خاطره ی خوب دیگه تو ذهنمون ثبت بشه و دغدغه های فکریمونو حتی واسه چن ساعت فراموش کنیم

.

.

.

مسیر این برنامه بنا به پیشنهاد یکی از دوستان. روستایی بود بنام روستای حصار که از توابع شهرستان بستان آباده و حالت اکتشافی داشت چون مسیرو قبلا کسی از اعضا نرفته بود

.

.

صبح ساعت 8 همه ی اعضا باضافه ی یک عضو جدید جمع شدن و آماده حرکت شدن

.

هشت شاسی بلند

.

پاترول 2 درب مشکی

پاترول 2 درب سبز و کرم

پاترول 2 درب سرمه ای نقره ای

دو تا پاترول 4 درب 6 سیلندر سبز و کرم

لندروور سبز

لندروور سفید

تویوتا لندکروزر اف جی 62 سفید 6 سیلندر 

.

به سمت بستان آباد شروع به حرکت کردیم.

ماشینا با نظم پشت سر هم حرکت میکردند.

از داخل بستان آباد به سمت سهند دور زدیم و به سمت روستای حصار حرکت کردیم 

.

  

 

 

.  توی مسیر از چنتا روستا رد شدیم و در نهایت به روستای مورد نظر رسیدیم هوا یکم سرد بود و باعث شد لباسای گرممونو بپوشیم 

 

به روستای حصار خوش آمدید... 

 

برف باقی مونده روی کوه های اون منطقه همه رو هیجان آورد و سوار ماشینا شدیم و به مسیر ادامه دادیم اما قبلش باید به معده ی مبارک عرض ادب و احترام میکردیم چون کم کم داشت صداش در میومد .به همین دلیل دنبال جای مناسبی واسه کمپ زدن گروه بودیم 

..

 

.

یه زمین چمن که از کنارش یه رودخونه ی کوچیک رد میشد پیدا کردیم .یه شیب تند و عبور از رودخونه

چن نفر رفتن و مسیرو چک کردن و با راهنمایی دوستان ماشینا یکی یکی پایین رفتن 

. .

 

 

 

 

.

چایی با آب چشمه کوه 

 

...

 

 

 

آیی بالاسی ....خرس کوچک 

 

نرمش پاترول ۴ در 

 

 

.

   دو تا از ماشینا مسافر شمال بودن و تصمیم گرفتن که سمت شمال برن ....(پاترول سیاه و لندروور سبز 

.   

ممد گف میخوام از مسیری که اومدیم  برم 

ممد نمیره بیخیال شو 

 ـ نه میخوام برم

ممد مسافری . شفت میبری . فنر میشکونی...از اون ور برو....نرو

 ـ غاااااااااااااااااااام

ممد نروووووو

ـ غاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام

پس زیاد به ماشینت فشار نیار 

 

.

یه بار رف نشد....دوباره....نشد

ای باباااااا 

 

.

ـ غااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام

در نهایت ناباوری این قاطر انگلیسی (لندروور) تونس اون تیکرو بره 

هوراااااااااااااااااااا .....همه کفو هورا کشیدن 

.

واسه لندکروزرم یه مشکلی پیش اومد و اونم از گروه جدا شد 

 

اگزوز کاملا تو آب 

 

 

 

.

خداحافظ 

 

.

مام از یه مسیر دیگه راهمونو ادامه دادیم

توی مسیر به توده برف رسیدیم که من زد به سرم و رفتم طرفش...حامد پشت سر من ....صمدم همینطور 

 

 

 

 

 

 

تفریحات سالم و عشق و حال 

 

 

 

 

 

پدر پدر آفرودرهای دنیا 

 

همینجوری. 

 

 

.

در ادامه مسیرهمینطور که تو عکس مشخصه یه توده ی بزرگ برف راهو کلا مسدود کرده بود 

 

 

 

 

 

رخش زیبای آقای طلوعی 

 

 

.

گروه تصمیم گرفت که از همونجا کوهو بیایم پایین...

یه مسیر پر از سنگ با شیب زیاد...

علی زحمت کشید و مسیریابی و به عهده گرفت و به همه ی ماشینا فرمون داد 

 

 

 

 

 

 

 

کرگدن من میخواست پرواز کنه 

 

نمای کلی منطقه... 

 

آفرود دوم اردیبهشت ۹۰ ( قسمت دوم)

قسمت آفرود مسیر در حدود ۳۰/۱ ساعت طول کشید... 

 

 

طبیعت دس نخورده  

 

مختصات جغرافیایی محل با جی پی اس 

 

توی مسیر اعضای گروه از شگفتی طبیعت بطور مکرر توقف میکردندو عکش میگرفتند. 

 

 

توقف برای صبحانه زیر بارون زیبا 

 

 

و ادامه مسیر... 

 

چشمه زیبا و گوارا و خنک تو مسیر... 

 

CHICAGO BULLS 

 

لندرور در دیدگان نیسان 

 

و باز هم نیسان... 

 

و در نهایت رسیدن با پایان مسیر... 

کوهای سنگی یک تکه  

 

اینجا بود که انگار اعضارو از چارچوب مقررات گروه رها کردن ...همه از دیدن مناظر به یک طرف پخش شدن و هیجاناشونو خالی کردن... 

بعضیا با ماشین از تخته سنگا بالا میرفتن ...بعضیا مسیر رودخونرو ادامه میدادن.... 

بعد نیم ساعت تخلیه انرژی...گروه دوباره نظمشو پیدا کرد و همه ماشیناشونو گوشه ای پارک کردن و بقیه راهو کوهنوردی کردیم... از هر طرف آبشار میومد...درختای گلابی وحشی...حوضچه های آب طبیعی..... بارون شدید....لذت بردن از کوهنوردی...و.... 

 

بعد از حدود 2 ساعت کوهنوردی و لذت بردن از آوازهای یکی از دوستانو خنده ی زیاد به محل ماشینا برگشتبم... 

 

و توقف دوباره برای صرف ناهار و تجدید قوا... 

تو مسیر برگشت چون بارون شدید تر شده بود یکم گل بازیم کردیم... 

چن جا ماشینا گیر کردند و با بکسل کردن میکشیدیم بیرون (جای وینچ آقای طلوعی خالی بود) 

یکی از سیم بکسلامونم پاره شد... 

آخرای مسیر متاسفانه لندور شهاب شفت برید و با دیفرانسیل جلو خودشو به جاده رسوند... 

جای کسایی که نیومده بودن از جمله آقای طلوعی . آقای صمد زاده . صمد آقا و پدرش . آقای چاپاری . آقا مهدی . واقعا خالی بود. 

و در نهایت از مصاحبت با دوستان لذت بردیم... 

تبرییییییییییییییییییییییییییییییییییز آفرود.... 

آفرود دوم اردیبهشت ۹۰ ( قسمت اول)

با سلام و خسته نباشید خدمت دوستان عزیز... 

با اجازتون میخوام یه توضیح مختصر در مورد این برنامه آفرود همراه با تصاویر ارائه کنم... 

طبق برنامه ی گروه ساعت ۸ صبح در محل از قبل تعیین شده جمع شدیم. 

یه روز ابری و بارونی وعده ی یه آفرود دلچسبو به آدم میداد.  

اعضا گروه با هیجان همیشگی تو محل قرار جمع شدن. 

۷ تا شاسی بلند آماده آفرود بودن. 

پاترول بنده با کفشای فابریکش 

 

پاترول زیبای حامد  

 

عضو جدید گروه با پاترول ۶ سیلندر اصل ژاپنی (علی آقا و آقا سهراب و دوستشون) که علی رغم دراز بودن شاسی هیچ جا گیر نکرد. 

 

.  

لندرور اصل انگلیس محمد  

 

پاترول مشکیه سعید با رینگای ۱۰ اینچ (قره بالا) 

 

رخش سفید علی 

 

لندرور اسپانیایی شهاب که تو این عکسم یه گیر کوچولو کرده بود 

 

و در نهایت شروع حرکت.... 

جاده ی بابا باغی. 

 

مسیر مورد نظر جایی بود بنام هیللی داغی که واقعا بدون تعارف گوشه ای بهشت بود .  

لیدر این هفته علی بود که واقعا گروه رو به یکی از به یادماندنی ترین جاها برد. 

شروع عشقو هیجان.... 

 

 

تو این مسیر چند ده بار یا از داخل رودخونه میرفتیم یا ازش رد میشدیم... 

 

زاویه های ورود و خروج واقعا زیاد بودن . 

 

 

بقیه توضیحات در پست بعدی (بدلیل جلوگیری از سنگین شدن صفحه)